داستانهای کوتاه ملانصرالدین (ماهیت اندازه)
One Day The Nasreddin Hodja – A Matter Of Size
ملانصرالدین شخصیتی داستانی و بذلهگو در فرهنگهای عامیانه ایرانی، افغانی، ترکیهای، عربی، کردی، قفقازی، هندی، پاکستانی و بوسنی است که در یونان هم محبوبیت زیادی دارد و در بلغارستان هم شناخته شده است. ملانصرالدین در ایران و افغانستان بیش از هر جای دیگر بعنوان یک شحصیت بذلهگو، اما نمادین محبوبیت دارد.
درباره وی داستانهای لطیفهآمیز فراوانی نقل میشود. اینکه وی شخصی واقعی بوده یا افسانهای مشخص نیست. برخی منابع او را واقعی دانسته و همروزگار با تیمور لنگ (درگذشته ۸۰۷ ق.) یا حاج بکتاش (درگذشته ۷۳۸ ق.) دانستهاند. در نزدیک آقشهر از توابع قونیه در ترکیه محلی است که با قفلی بزرگ بسته شده و میگویند که قبر ملا نصرالدین است.
او را در افغانستان، ایران و جمهوری آذربایجان ملانصرالدین، در ترکیه هوجا نصرتین (خواجه نصرالدین) ، در عربستان جوحا (خواجه) می نامند و در بین کردها بە (ملا مشهور) معروف است. مردم عملیات و حرکات عجیب و مضحکی را به او نسبت میدهند و به داستانهای او میخندند. قصههای او از قدیم در شرق رواج داشته و دانسته نیست ریشه آنها از کدام زبان آغاز شده است.
داستان زیر یکی از 75 داستان ملانصرالدین نوشته مورات هیکمت است که موسسه برجسته این داستانها را با کیفیت عالی برای شما دوستداران داستانهای ملانصرالدین به زبان انگلیسی آماده کرده است.
A MATTER OF SIZE
one day the Hodja had bought a lamb for the Moslem Festival of Sacrifice, which by the way, is
.called Bairam in Turkey. He meant to fatten it until Bairam that was due in about eight weeks
The lamb was cooperating finely when one day it disappeared. The poor Hodja left no stone unturned to find it, but all was in vain. A few days later he learned that it as his own lamb that had
.been served at the party given by one of his neighbours, at which he had been a guest himself
The Hodja took his revenge by giving a party himself, serving one of the kids of the Angora
.goat belonging to that same neighbour
But, unlike the Hodja who had suffered the loss of his lamb in silence, his neighbour kept lamenting the loss of his Angora kid for weeks on end. Furthermore, the size of the Angora kid, which had originally been that of a medium-sized cat, kept growing alarmingly. When it had become as large
.as a cow, the Hodja could stand it no longer
He rushed home and was back in no time, with the hide of the kid in his hand. Holding it up for
:everybody to see
“Oh, good people!” he cried. “Here is the hide of the kid my neighbour has been pestering us
“!about for the past three weeks! Judge for yourselves if it will fit a creature the size of a cow





دیدگاه خود را ثبت کنید
میخواهید به بحث بپیوندید؟احساس رایگان برای کمک!