توضیحات
مرکز طوفان
Eye of The Storm
نوشته: مندی لودر
سطح: Elementary
سبک: فاجعه
حجم کتاب: متوسط
انگلیسی: بریتانیایی
کل کلمات: 13536
کلمات منحصر به فرد: 997
این روز گرم در ماه سپتامبر بود. مردم از کل شهر به ساحل آمدند. ایکمی یک دختر جوان 20 ساله زیبای ژاپنی که در ساحل میامی دراز کشیده بود. به نظر می رسید که دارد کتاب میخواند ولی اینگونه نبود. به نظر مرسید چشمان او ناراحت بود. او درباره او فکر میکرد. او چیزی را که نمیتوانست به او بگوید را در ذهنش زمزمه میکرد. یک پسر جوان خوشگل آمد و شروع به بوسیدن کرد. او این را دوست داشت اما آرام او را متوقف کرد. ایکمی، مکس را بسیار دوست داشت. متأسفانه، پدرش از عشق ایکمی بیزار بود. مکس ژاپنی نبود و شخصیت ژاپنی ندارد. پدر موفق، ایکمی و مکس را ترک کرد. دختر ژاپنی خوب، از او اطاعت کرد. او در این ساحل با همان پسری که باعث شد هر دوی انها احساس بدبختی داشته باشند جدا شد. در همان زمان یک طوفان در سواحل غربی آفریقا آغاز شد.
It was a hot day in September. People from the whole city came to the beach. A young twenty years old beautiful Japanese girl Ikemi was lying at the Miami beach. She seemed to be reading a book but it wasn’t true. Judging from her eyes she was sad. She was thinking about him. She was whispering to herself something she couldn’t tell him. A young good-looking guy came and started kissing her. She liked it but still she stopped him. Ikemi loved Max very much. Unfortunately, her father hated Ikemi’s beloved. Max wasn’t Japanese and he hadn’t a Japanese character. Father made Ikemi leave Max. A good Japanese daughter obeyed him. She broke up with the guy at this beach making them both miserable. At the same time a storm began
.on the western coast of Africa
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.