توضیحات
او زیاد میداند
He Knows Too Much
نویسنده: آلن مالي
سطح: Advanced
سبک: رمز و راز
حجم کتاب: طولانی تر
انگلیسی: بریتانیایی
کل کلمات: 28522
کلمات منحصر به فرد: 3681
ابتدای این داستان در سال ۱۹۸۶ در هند شروع می شود، دیک در یکی از شرکت های چند ملیتی به عنوان یک مدیر عمومی برای مدت طولانی کار کرده بود. خانواده او از کمبرج، شهر انگلستان، به آنجا رفتند. یک روز دیک سوء اداره همکارش را کشف کرده است. ویش به عنوان مدیر دفتر کار کرد و پول شرکت و مستخدمین را برای اهداف شخصی خرج کرد. البته دیک تصمیم گرفت که این موضوع را به رئیس کیس، کسی که در انگلستان بود گزارش دهد. دیک همه چیز را به کیس گفته است. کیس گفت که خودش بررسی می کند و به اوگفت که خودش را با این موضوع درگیر نکند. اما هیچ چیزی اتفاق نمی افتد و شرایط خیلی شدیدتر می شود. دیک توسط رئیسش بازنشست می شود و با خانواده اش به انگلستان رفتند. عدالت و اوقات فراقت زیاد یک شوخی بدی را با قهرمان ما بازی می کند…
The beginning of this story starts in 1986 in India. Dick had been working as a general manager in a multinational company for a long time. He’s family came there from Cambridge, England’s town. One day Dick has discovered misconduct by his colleague. Vish worked as office manager and spent the company’s and employee’s money for personal purposes. Of course, Dick has decided to report the matter to his boss Keith, who was in England. Dick has told Keith all of it. Keith said he would sort out and told him not to get involved in that case. But nothing was happening and the situation became tense. Dick had been retired by his boss, and he left with his family to England. Injustice and a lot of free time played a bad joke with our hero…
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.