توضیحات
شرلوک هولمز – صورت زرد
Sherlock Holmes – The Yellow Face
نویسنده: کانن دویل
سطح: Elementary
ژانر: کارآگاهی
حجم کتاب: کوتاه ترین
انگلیسی: بریتانیایی
مجموع کل کلمات: 2688
کلمات منحصر به فرد: 621
این رخداد در بهار زمانی که شرلوک به همراه دوستش دکتر واتسون در پارک قدم میزدند، رخ داد. شرلوک از یکنواختی و بدون کاری خسته شده بود. در آن زمان در خانه شرلوک یک میهمان ناخوانده ای آمده بود و پیپش را فراموش کرد. به خانه برگشت و به این چیزها نگاه کرد، هولمز این شخص را آنگونه که بود توصیف کرد. ویزیتور عجیب غریب آقای گرنت مونرو بود او تاجر تنباکو بود. وقتی همسرش افیه به بیرون رفت، او خیلی رنگ پریده و نفس نفس زنان شده بود. مونرو نمیدانست که افیه در بزرگ راه در سه صبح چیکار کرده بود. او از هولمز درخواست کرد که به این مورد نگاه کند چون فکر کرد که هسرش او را فربیب داده است. او اهل آمریکا بود یک شوهر و یک دختر داشت. اما مرده بودند.
It happed in spring when Sherlock was walking in the park with his friend Dr. Watson. Sherlock Holmes suffered from tedium without work. At that time at Sherlock’s house had come strange guest and forgot his pipe. Returned home and looked at this thing, Holmes described this person exactly he was. His strange visitor was Mr. Grant Munro, he was a merchant of tobacco. Once his wife Effie went out, and returned very pale and panted. Munro didn’t know what Effie did at the highway at 3 a.m. He asked Holms to looked into this case because thought that his wife deceived him. She
had been from America and had a husband and a daughter. But they had died
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.