زیبای خفته

توضیحات

زیبای خفته

Sleeping Beauty

نویسنده: چارلز پرلت
سطح: ابتدایی
ژانر: پری
طول: کوتاه ترین
انگلیسی: بریتانیایی
كلمات كليدي: 935
کلمات منحصر به فرد: 230

یک رخداد بزرگی در کاخ بود. پادشاه خبر خوشی را اعلام کرد. او صاحب یک دختری که خیلی وقت بود منتظرش بوده، شده بود. یک جشن شاد به افتخار شاهزاده بود. هفت نفر از پری ها به جز هشتمی به جشن دعوت بودند. همه فکر میکردند که او مرده، با این حال، مهمان ناخانده رسید. همانند دیگر میهمان ها، او در صندلی کنار میز نشست. اما هیچ کشوی طلایی با قاشق چنگال برای او وجود نداشت. پری پیر عصبانی شد، یکی از پری های جوان نگران شد که میهمان رنجور به بچه تازه متولد شده هدیه نامناسبی بدهد. تصمیم گرفت که اتاق شاهزاده را پنهان کند. و حق با او بود. میهمان هشتم به همه گفت که شاهزاده دستش را زخمی کرده و به شکل دوک درآمده و میمیرد. اما پری جوان ظاهر شد و قول داد که شاهزاده نخواهد مرد. او تنها ۱۰۰ سال خواهد خوابید و تنها یک شاهزاده خوش تیپ قادر به بیدار کردن او خواهد بود.

There was a grand event in the palace. The king shared with the joyful news: he was blessed with a long- awaited daughter Aurora. There was a festive party in honor of the princess. Seven fairies were invited except the eighth one. Everybody thought she was dead. However, the uninvited guest came. Like the other guests, she got a seat at the table. But there was no golden drawer with the cutlery for her. The old fairy got angry. One of the young fairies got worried, that the offended guest would give a bad gift to the newborn. She decided to hide in the princess’ room. And she was right. The eighth guest told everybody that the princess would prick her hand on a spindle and die. But the young fairy appeared and promised that the princess wouldn’t die. She would only sleep for 100 years. Then a
.handsome prince will be able to wake her up