گربه سیاه

توضیحات

گربه سیاه

The Black Cat

نویسنده: جان میلن
سطح: Elementary
ژانر: کارآگاهی
حجم کتاب: کوتاه
انگلیسی: بریتانیایی
کل کلمات: 7313
کلمات منحصر به فرد: 717

صلاح الدین، کارآگاه خصوصی به هتلی که دوستش می ماند، آمد. کل روز را صلاح الدین منتظر دوستش در دفتر بود اما او نیامد. مشکل اینجا بود که او در اتاقش کشته شده بود. وقتی که کارآگاه رسید گروه پلیس در هتل کار میکردند. به او اجازه ندادند که پیش جسد بیاید. مفتش احمد، دوست صلاح الدین در آنجا بود. او دسترسی صحنه جرم را به کارآگاه داد. بدن مرد مرده بر روی تخت با چاقو در سینه اش بود. مقتول یک زمین شناس بود. او زمان زیادی نبود که از جنوب مصر به کاریو آمده بود. او چیز مهمی را پیدا کرده بود و میخواست آن را به صلاح الدین نشان دهد. طبق جملات پیشین، آنها شش جعبه را به اطاق تحویل داده بودند. زمین شناس هفتمی و سنگینترین را خودش برده بود. آن جعبه خاص گم شده بود. کسی که آن جعبه را برده قاتل زمین شناس است. کارآگاه جستجو را آغاز کرد.

The private detective Salahadin came to the hotel, where his friend stayed. The whole day Sahaladin was waiting for his friend in his office, but he did not come. The thing is that he had been murdered in his room. The police group were working in the hotel, when the detective arrived. They did not allow him to come to the corpse. There was inspector Ahmed, who was Salahadin’s friend. He gave the access to the crime scene for the detective. The body of the dead man was in the bed with the knife in his chest. The victim was an archaeologist. He had just arrived from the south of Egypt to Cairo. He had found something very important and wanted to show it to Salahadin. According to the porters’ words, they had delivered six boxes to the room. The archaeologist had carried the seventh and the heaviest one himself. This particular box was gone. Someone, who stole the box, killed the archaeologist. The
.detectives start an investigation