توضیحات
دزدان دریایی کارائیب – نفرین مروارید سیاه
Pirates of the Caribbean – The Curse of the Black Pearl
نویسنده: ایرنه تریمبل
سطح: Elementary
ژانر: فانتزی
حجم کتاب: کوتاه
انگلیسی: بریتانیایی
مجموع کل کلمات: 7695
کلمات منحصر به فرد: 437
فرماندار انگلستان همراه با دخترش الیزابت سوآن در یک کشتی نظامی به سرپرستی معاون فرماندار (فرمانده جیمز نارینگتون) در حال کشتی رانی و بازرسی دریایی کاراییب هستند. فرمانده نارینگتون بر این عقیده است که باید تمامی کشتیهایی که زیر سلطه انگلیس هستند، از قوانین پیروی کنند و تمامی دزدان دریایی به مجازات برسند و اعدام شوند. او میخواهد آرامش را به دریای کاراییب بیاورد. او در اجرای تصمیم خود بسیار جدی است. ناگهان در آن سوی دریا چیزی از دور دیده میشود، کشتیها در حال غرق شدن و سوختن هستند. انگار دزدان دریایی به آنها حمله ور شده و همه چیز را نابود کردهاند.اما پسرکی را نجات میدهند، الیزابت به دستور پدرش مسئولیت نگهداری از او را بر عهده میگیرد. الیزابت در حال مراقبت از پسرک است که ناگهان او بیدار میشود و اسم خود را به زبان میآورد. “ویل ترنر” الیزابت به گردنبندی که به گردن ویل است توجه میکند و میبیند یک سکه طلاست و نشانی از دزدان دریایی است. آن را پنهان میکند چون میداند اگر فرمانده نارینگتون بفهمد، پسرک را به این جرم اعدام خواهد کرد. سالها بعد الیزابت رویایی از زمانی که ویل ترنر را نجات داده بود میبیند. در همان روز ویل ترنر شمشیر زیبایی را به دستور پدر الیزابت آماده کرده بود. بله، ویل ترنر یک جوان قوی و آهنگری تمام عیار شده بود.
ویل ترنر عاشق الیزابت شده بود اما به دلیل اینکه آهنگری بیش نبود و همچنین نجات جانش را مدیون خانواده سوان میدانست هیچ عکسالعملی نشان نمیداد. در آن سو فردی همراه با یک قایق شکسته و سوراخ شده در حال نزدیک شدن به شهر است. فردی که در نگاهش قدرت و فرماندهی کشتیهای زیادی را میشود دید اما سوار بر یک قایق کوچک است. در شهر مراسمی برای تقدیر از فرمانده نارینگتون فراهم کردهاند. فرمانده به الیزابت علاقهای ویژه دارد و میخواهد با او ازدواج کند. الیزابت را به بلندی برجی میبرد تا از او بخواهد همسرش بشود. ناگهان الیزابت سرش گیج میرد و به داخل دریا می افتد. فرمانده کاری از دستش بر نمیاید اما همان فرد تازه وارد با شجاعت تمام خود را داخل دریا می اندازد و جان الیزابت را نجات میدهد. در همین هنگام چشمش به گردنبندی که الیزابت انداخته بود می افتد. آن مرد این سکه را میشناسد و میداند چیست.
زمانی که فرمانده با مردانش به آنجا میرسند برخلاف اینکه از او تشکر کنند او را به جرم دزد دریایی بودن دستگیر میکنند و فرمانده با دیدن خالکوبی روی دست او متوجه میشود او یک دزد دریایی معمولی نیست. او “جک اسپارو” است. مردی که به قول خودش باید او را کاپیتان جک اسپارو صدا بزنند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.