توضیحات
کتاب داستان The Hitch-Hiker
The Hitch-Hiker Story Book
نویسنده: تیم ویکاری
سطح: Elementary
ژانر: کارآگاهی
طول: کوتاه
انگلیسی: بریتانیایی
کل کلمات : 6249
کلمات منحصر به فرد: 650
مردی در کنار خیابان ایستاده بود و منتظر بود که کسی او را سوار کند. او شبیه یک Hitch-Hiker معمولی نبود. بنابراین سو فریزر تصمیم گرفت او را سوار کند. او معمولا کسی را سوار نمیکرد، اما امروز نگه داشت. یک چیز خیلی عجیبی در ظاهر و رفتار او وجود داشت. در زمانی که آنها داشتند میرفتند، یک تصادف بزرگ در مسیر دیدند. سو در دفتر پلیس کار کرده بود و باید کمک میکرد. یک راننده، که مقصر تصادف بود همه چیز را به او توضیح داد. یکی مردی وسط جاده پریده و او میبایست ماشین را متوقف میکرد. یک ماشین پشت سر او به او زده و راننده با دخترش زخمی شدند. مقصر گفت که یک مردی را کشته است. اما پلیس هیچ جسدی را پیدا نکرده اند. فکر کردند که راننده خیلی دیوانه است یا اینکه سرش خیلی صدمه دیده است. یا این وجود، بیست سال پیش همچنین اتفاقی در همان جا رخ داده بود.
A man was standing on the road and waiting for somebody to pick him up. He did not look like a usual hitchhiker, so Sue Fraser decided to give him a lift. Usually she does not pick up anybody, but today she stopped. There was something very strange about his appearance and behavior. While they were going, they saw a huge car crash. Sue worked in the police and she had to help. A driver, who was the cause of the accident, explained to her everything. A man had run to the road and the driver had to stop. A car behind hit him and the driver with his daughter were injured. The culprit said he had shot down a man. But the police didn’t find the body. They thought the driver was crazy or his head was very injured. However, twenty years
.ago there was the same situation on that place
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.